گاهی فکر میکنم آخر امانی که ایمان ها سنجیده می شود همین حالاست. حالا که سطح توکلمان به خدا پائین آمده.، نگاه مثبت مان را به خدا و احاطه ی قیومی او از دست داده ایم. این روز ها مدام نگران از ویروسی هستیم که شیوع آن قرار است جانمان را بگیرد، گویا از خاطر برده ایم که حیات و ممات دست خداست. وقتی توصیه ای از علماء می بینیم به تمسخر به آن می نگریم که مگر می شود با زیارت عاشورا و آیه ی قرآن بیماری درمان شود و یا کشوری بیمه؟ این یعنی افول معنویت، یعنی آنچه دنیا ی
یه منتظر واقعی 1- "جون عزیز نیست"؛ محمد بن بشیر در همان ایام محرم، پسرش به دست کفار اسیر شد. وقتی خبر به امام حسین(ع) رسید، حضرت از او خواستند که برود و هدیه ای یا پولی به آنان دهد تا آزاد شود ولی او گفت: درنده های بیابان زنده زنده مرا بخورند، اگر من چنین کاری بکنم. پسرم گرفتار است، باشد، مگر پسر من از شما عزیزتر است؟
درباره این سایت